ایران ورزشی آنلاین / آزاده پیراکوه / لژیونر شدن یکی از دختران والیبال، فارغ از اینکه این انتقال با چه مبلغ کمی انجام شده، موج مثبتی در رشته والیبال و حتی ورزش بانوان راه انداخته است؛ موجی که حرفهای زیادی با خود دارد و میتوان به همین بهانه، نگاهی انداخت به برخی از دفعاتی که بانوان راهی شدهاند تا در تیمی خارجی، لیگ کشوری دیگر را تجربه کنند یا پیشنهاد داشتهاند اما فرصتی فراهم نشده است؛ آن هم بنا به دلایل مختلف.
عمر لژیونر شدن زنان با سالهایی که مردان به لیگهای کشورهای دیگر رفتهاند، قابل مقایسه نیست همانطور که تعداد سالی را که زنان این کشور ورزش حرفهای کرده اند، نمیتوان در کفهای هم وزن با مردان قرار داد. به همین خاطر نه مبلغ پیشنهادی چیزی شبیه مردان است، نه کم و کیف تیمی که خواهان دختران میشود اما همین که قدمهایی در این زمینه برداشته میشود باید به فال نیک گرفت نه اینکه سنگ انداخت و سرعت رشد دختران را گرفت.
فوتبال، فوتسال، والیبال، کاراته و چند رشته دیگر، تک تجربههایی از پیشنهاد تیمهای خارجی به بانوانشان را دارند که برخی به ثمرنشسته و برخی دیگر بنا به دلایل مختلف در حد پیشنهاد مانده است و همین شرایط است که وقتی پیشنهاد تیم بلغاری مطرح شد، این دلهره در دختران والیبال به وجود آمد که مبادا موافقت نکنند.
دختران ورزش مثل خیلی از بخشهای دیگر برای برداشتن هر قدمی کار سخت تری نسبت به مردان داشتهاند و حالا هم که بحث لژیونر شدنشان بیشتر از قبل به گوش میرسد، میترسند از «نه»هایی که قبلا شنیده اند.
زمانی بود که طرح کلی موضوع هم ممنوع بود چه برسد به اینکه دختری بخواهد به این موضوع فکر کند. مدتی که گذشت شرایط کمی فرق کرد. تقریبا از روزهایی که دختران بیشتر دیده شدهاند، فرصتهای بهتری هم به وجود میآید مثل همانهایی که سالهای دور برای مردان پیش میآمد و هر چه گذشت، پیشنهادها بهتر شد؛ حالا بماند که در رشتهای مثل والیبال پولی که اینجا داده میشود، بیشتر است و به همین خاطر بازیکنان به تیمهایی که خواهانشان هستند، «نه» میگویند.
البته در بخش بانوان یک تفاوت عمده وجود دارد. اگر مردان به خاطر پول کمتر یا بیشتر در دوراهی میمانند؛ بانوان برای لژیونر شدن، موانع زیادی دارند و بعد از قبول هر پیشنهادی هم به مراتب با کار سخت تری نسبت به مردان مواجه میشوند؛ برای همین است که وقتی تمام موانع برای رفتن بازیکنی مثل مائده برهانی برداشته میشود، باید این موضوع را به فال نیک گرفت.
دختران برای خروج از کشور، راه دشوارتری نسبت به مردان دارند بخصوص که با وجود تمام تغییراتی که اتفاق افتاده و حتی در نظر گرفتن اینکه نسل جدید خیلی از محدودیتها را ندارند اما باز شرایط فرهنگی متفاوتی وجود دارد و چه بسا خیلی از اتفاقها در مورد بانوان نمیافتد چون خانه و خانواده و دغدغههایی که در این زمینه دارند، اجازه تصمیم گیری آزاد را به آنها نمیدهد اما این همه چیزی نیست که مانع بانوان ورزشکار در لژیونر شدن میشود.
دختران والیبال یا حتی چهرههای فوتبال در گذشته نیز پیشنهادهایی داشتهاند اما به خاطر اینکه تیمهای خارجی حاضر به حضور این بازیکنان با پوشش اسلامی نبودهاند، توافقی صورت نگرفته است. پس وقتی باشگاه بلغاری، این موضوع را میپذیرد، باید فارغ از موضوع مالی، این انتقال را خوش یمن خواند چرا که فرصتی فراهم میشود تا توانمندی دختران ورزشکار ایران دیده شود و پیغامی که ایران میخواهد از طریق این بانو یا بانوانی با شرایط مشابه به دنیا منتقل شود.
با این حساب لژیونر شدن دختران ورزشکار از این جهت به نفع کشور است و بعد تبلیغاتی خوبی برای کشور دارد؛ البته اگر بتوان بیشترین استفاده را از این موضوع برد و بخشی از نگرانیها را کاست.
دختران ورزشکار در سالهای اخیر قدمهایی برداشتهاند و هر جا که کمی به آنها توجه شده و مورد حمایت قرار گرفتهاند، اولینهایی را رقم زدهاند. اولین مدال طلای بازیهای آسیایی؛ اولین مدال المپیک و... همه اینها یعنی بلندپروازی بانوان نتیجه داده پس حالا که قرار است لژیونر شدن را به شکلی بهتر تجربه کنند و از دایره تیمهای عربی خارج شوند، باید حمایت کرد و کمی از سختگیریها کاست تا فرصتهای بعدی بهتری پیش روی دختران در رشتههای مختلف قرار گیرد. فرصتی که میتواند به بیشتر دیده شدن زنان محجبه ورزشکار، کسب تجربه بیشتر و روز به روز بهتر شدنشان کمک کند. اگر از این زاویه به رفتن دختران ایران به کشورهای دیگر نگاه کرد، میتوان ایستاد و با لبخندی بر لب، آب پشت سرشان ریخت و برای موفقیتشان دعا کرد.