ایران ورزشی آنلاین / وصال روحانی / خط دفاعی تیم ملی فوتبال ایران که در دوران 7 ساله زمامداری کارلوس کیروش و به ویژه در 5 سال اخیر نقطه قوت آن بوده، در دیدارهای نوروزی تیم ملی برابر رقبای آفریقایی لغزشهای چشمگیری داشت و با اینکه بیشتر از دو گل در دروازه این تیم نرویید اما تیم ملی خوش اقبال بود که حداقل دو سه گل دیگر نخورد. نقطه اوج لرزشهای تیم ملی در دیدار با تونس بود که نه فقط یک گل به خودی را از سوی خط دفاعی ما موجب شد بلکه میتوانست یک گل به خودی دیگر را هم در بر داشته باشد (که بیرانوند منجی تیم ملی شد) و به جز آن نیز منتظری و چشمی و همراهانشان به گونهای دفاع میکردند که انگار برای اولین بار کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و از هر زاویهای به خط دفاعی نگاه میکردید اثری از نظام تیمی را در آن نمیدیدید که سرمربی آن آدم سختگیری مثل کارلوس کیروش باشد. مشابه آن قضایا در نیمه دوم مسابقه با الجزایر هم رویت شد و با اینکه آن بازی را 2 بر یک بردیم اما در نیمه دوم که فشار حریف برای جبران دو گل خورده زیاد شد و بخصوص تا دقیقه 70 که آن فشار هنوز فروکش نکرده بود، اضافه بر تک گلی که الجزایر زد دروازه ما دو سه بار دیگر هم تا مرز فروپاشی پیش رفت و چند مرتبه فقط اقبال خوش ما و کم دقتی مهاجمان الجزایری در زدن ضربات آخر تیم ما را نجات داد و عرض دادن هر چه بیشتر حملهوران الجزایری به حملاتشان و حرکات مکرر آنها در لب خط به گونهای بود که ضعفهای دفاعی ما را بیش از هر چیزی که طی سالهای اخیر دیدهایم عیان ساخت و مشخص شد باورهای قبلی در خصوص کم نقص بودن این خط قوام چندانی ندارد و اگر هم این خط در گذشته نزدیک عالی بوده، اینک چنین نیست و گاه سادهترین اصول را هم در امر پوشش حملات رقبا رعایت نمیکنند.
تحمل فقط یک شکست برابر رقبای آسیایی طی مدتی قریب به 5 سال، فتح مرحله نهاییپیکارهای انتخابی جام جهانی 2018 فقط با دو گل خورده و تساوی صفر بر صفر با نیجریه و باخت خفیف یک بر صفر برابر آرژانتین (که آن هم میتوانست صفر – صفر باشد) در دو دیدار از سه مسابقهمان در مرحله نهایی جام جهانی 2014 و اصولا هر دستاوردی از جانب تیم ملی طی سالهای اخیر در درجه اول محصول نظاممندی این تیم و کار قوی مدافعان تیم ملی و رعایت عالی اصول دفاعی بوده و لایههای چندگانه و دفاعی تیم ملی طی این مدت و مشارکت تام و تمام هافبکها و به واقع همه بازیکنان تیم در کارهای دفاعی از سلسله مسائلی بوده که تیم ملی ایران را به عنوان یک نیروی قابل توجه در دنیای فوتبال مطرح کرده و توقع جهانیان این بوده است که پس از آن نمایشها تیم ملی حتی در مرحله نهایی جام جهانی بیست و یکم نیز حرفهای رسایی برای گفتن داشته باشد و یک بار دیگر رقبایش را در تنگنا قرار دهد اما دیدارهای اخیر تیم ملی در خاک تونس و سپس در خاک اتریش (مقابل الجزایر) نشان داد کار کیروش و شاگردانش برای تکرار آن نمایشها در روسیه اگر غیرممکن نباشد (که البته نیست) بسیار سخت خواهد بود و باید در زمان باقیمانده آمادگیهای ذهنی و جسمی را مجددا بسیار بالا برد و به حدود و ثغوری رسید که در تمامی سالهای اخیر در کار و نمایشهای تیم ملی دیدهایم.
صرفنظر از ترکیبهایی که در دو مسابقه نوروزی تیم ملی به کار گرفته شد خط دفاعی ما در سالهای اخیر ترکیبی از نفرات مقیم وطن و لژیونرها بوده است. دفاع وسط معمولا با ترکیبی از بین سیدجلال حسینی، پژمان منتظری و مرتضی پورعلیگنجی و گاهی هم روزبه چشمی بسته شده است و در دو سمت میدان رامین رضاییان (یا وریا غفوری) و میلاد محمدی گوی سبقت را از رقبا ربودهاند و اخیرا محمدرضا خانزاده مجددا به این جمع بازگشته و هافبکهای وسط ما در بیشتر اوقات مصروف کارهای دفاعی بودهاند و عزتاللهی (که البته در روسیه و در دیدار اول ما غایب خواهد بود) و امثال ابراهیمی و کریمی با تمهیدات و تدابیر دفاعی به کمک مدافعان تیم ملی آمدهاند. این نفرات و سایر نفراتی که میتوانند در کارهای دفاعی مشارکت موثر داشته باشند (و احسان حاجیصفی و کمال کامیابینیا و امید نورافکن از آن قبیلاند) وظیفهای بس دشوار در روسیه دارند و اگر تمرینات و اردوهای تیم ملی از اواسط اردیبهشت به بعد یک هدف و فایده بزرگ در بر داشته باشد، بالا بردن احتمال یک انسجام تازه و مجدد برای مدافعان تیم ملی و قرار گرفتن آنها در شرایط مثبت گذشته است.
تک گلی که تونس را مقابل ایران پیروز کرد و با کار انفرادی مهاجم رقیب و دریبل خوردن کودکانه روزبه چشمی مقابل این بازیکن و خارج شدن منتظری و سایرین از مسیر حرکت تونسیها تحقق یافت، اتفاقی هشداردهنده و نگرانکننده بود زیرا نشان از ذوب شدن خط دفاع آهنینی داشت که به کم گل خوردن و دفع حملات ولو فراوان رقبا عادت کرده بود و هر حریفی را با این سلاح فرسوده میکرد.
بارها گفته شده که کارلوس کیروش یک نقشه دوم (Plan B) ندارد و اگر هم داشته باشد، آن تاکتیک نیمی از کارایی نقشه نخست او را هم ندارد و اگر این فرضیه را بپذیریم، کماثر شدن بنیادهای اصلی آن تک نقشه کارآمد – دفاع یکپارچه و قوی – فاکتوری است که میتواند امیدهای ایران را در گروه سختی که در جام جهانی روسیه در آن قرار گرفته و هم اینک نیز زیاد نیست، از آن هم کمتر سازد و دریچه و ورودیهای به سرزمین ناکامی باشد.