ایران ورزشی آنلاین / وصال روحانی / در میان ورزشهای متعدد کشورمان رشتهای که ساکت و آرامتر از سایرین است و به سختی میتوان آن را دید، گلف است و برنامههای این ورزش در ادامه سال 1397 که به تازگی توسط دبیر فدراسیون اعلام شده، نیز به گونهای نیست که خبر از تغییر محسوس این وضعیت بدهد.گلف البته ورزش ذاتا آرامی است و هم طول مسیر مسابقه و 4 روزی که صرف اتمام هر تورنمنت حرفهای این ورزش (زیر نظر اتحادیه گلف حرفهای جهان با نام اختصاری PGA) میشود و هم رفتار معمولا آرام و فاقد حاشیه شرکتکنندگان آن و «موند» (!) بالای تماشاگرانش به گونهای است که هر چه در آن بیشتر بگردید کمتر دعوا و بد رفتاری مشاهده میکنید و برای برخی رسانههای دوستدار جنجال، این ورزش مثل سم است زیرا حتی ذرهای خبر حاشیهای لااقل در طیف درگیریهای شخصیتی و بد دهنیهای رایج در سایر ورزشها نصیبشان نمیکند و در خماری مطلق میمانند!
محصور پشت مرزهای موجود
مشکل اضافی گلف ایران این است که همگی به همان حدی که هستند قناعت میورزند و نیاز به الزامی به پشت سر گذاشتن مرزهای موجود مشاهده نمیشود. حتی اگر در اظهارات سران این ورزش میل به پیشرفت مورد اشاره قرار گیرد. فریدون یوسف شاهی دبیر سرد و گرم چشیده فدراسیون گلف در آخرین روزهای نخستین ماه از بهار 1397 تاکید کرده است که به زودی زود لیگ گلف «به اتمام نرسیده» سال 1396 پایان خواهد یافت و دلیل اصلی تاخیر در انجام این کار شرکت داشتن چند تیم خوزستانی در لیگ بوده است که سبب میشد مسابقات زودتر از پاییز قابل آغاز کردن نباشد و گرمای شدید تابستانهای این استان میتوانست لیگ را کاملا مضمحل کند. امسال اضافه بر گلف قهرمانی کشور (با لیگ فرق میکند) گلف آماتوری قهرمانی آسیا و گلف آماتوری قهرمانی جهان را هم داریم که تیمهای ما باید در آن شرکت کنند و لیگ دسته اول بانوان هم به تازگی به پایان رسیده است.
در انتظار بسط استانی
زنان نه چندان پر شمار گلف ایران در انتظار برگزاری اولین دوره گلف آماتوری بانوان آسیا هم هستند و در صورتی که این مهم در سال جاری شکل گیرد، فدراسیون مصمم به شرکت دادن آنها در این عرصه است و شاید آنان در یکی دو تورنمنت بینالمللی نیز امتحان پس بدهند تا مشخص شود برای میدان قارهای چقدر مهیا هستند. رقابتهای گلف قهرمانی مردان آسیا را در شهریور و پیکارهای جهانی این رشته را در مهر ماه خواهیم داشت. یک کلاس آموزشی مربیان نیز به تازگی در ارومیه برگزار شده و فدراسیون امیدوار است مربیان بیرون آمده از این کلاسها بتوانند آموزش مربیان استانی را برعهده گیرند و از این طریق گلف در سطح کشور ارتقا یابد.
توقعی از آنها نیست
برخی معتقدند ورزشهایی مثل گلف در کشورمان بسیار خوشبختاند چون زیر سایه ورزشهای به شدت مورد توجه اصلا دیده نمیشوند و به تبع آن از این رشتهها توقع خاصی نمیرود و هر کار هم بکنند، کردهاند و اصلا کسی متوجه آن نمیشود که بابت آن خطاب و عتابی صورت گیرد و وجه مجازات یا پاداش شامل حالشان شود.
برای کشتی حتی یک شکست کافی است تا رییس بسیار شایسته آن آماج حملات وسیع قرار گیرد و کارش به استعفا و مسائل اخیر کشیده شود و کاراته و ووشو آنقدر موفق بودهاند که اگر یک بار ببازند در افکار عمومی محاکمه خواهند شد و حتی شمشیربازی و دوچرخهسواری و بوکس هم دایما زیر نظر قرار دارند و وزنهبرداری حتی حق ندارد یک سال را بدون حداقل یک مدال طلای قهرمانی جهان پشت سر بگذارد. گلف در نقطه مقابل این اجازه غیررسمی را دارد که هیچ مدالی نگیرد و پیامدی منفی هم بر آن مترتب نیست زیرا توقعی بیش از این هم از آن نمیرود و به سبب قلت پوشش رسانهای این ورزش اصلا کسی متوجه این ناکامیها نمیشود تا بابت آن از مسوولان این ورزش پرس و جو شود.
اگر زمین گلف انقلاب نبود...
قلت رواج گلف در کشورمان از دو نکته اساسی و «هرگز درمان نشده» برمیخیزد. یکی اینکه این ورزش در عرف و زندگی جاری مردم کشورمان قرار ندارد و با فرهنگ ما همخوان نیست و گرانی ابتیاع وسایل آن و همچنین گرانی کرایه زمینهای اندک آن باعث شده کمتر کسی به سمت آن برود و اصولا تعداد کل پیستهای گلف کشور آنقدر اندک است که به باور نمیآید و در همین تهران بی در و پیکر اگر زمین گلف مجموعه انقلاب نبود جمع بسیار اندکی که به این ورزش میپردازند، باید دور عشق خود را خط میکشیدند و به سمت ورزشهای دیگری میرفتند، البته فدراسیون 26 هیات گلف در 31 استان کشور دارد اما فعالیتهای گلف در برخی از این استانها آنقدر اندک است که انگار تعطیلاند و همانقدر که فدراسیون گلف در این زمینه مسوول و مقصر است، فرهنگ کلی ورزش ما نیز دارای تقصیر است زیرا هرگز تلاشی عظیم برای از میان بردن بیگانگی مردم با این رشته صورت نگرفته و اگر هم گرفته باشد، بهره و اثری نداشته است.
عقبتر از همتاهایش
یوسف شاهی هم معترف است که زیرساختهای این ورزش ایراد دارد و به واقع گلف یک ورزش مردمی در ایران نیست اما حتی اسکی و تنیس که مثل گلف وسایل بسیار گرانی دارند و از فرهنگ عوام در ایران دورند، توانستهاند قدمهای بسیار بلندتری برای شناخته شدن در میان مردم بردارند و قدری بر سر زبانها بیفتند ولی گلف یک غریبه کامل نشان میدهد و گاه به نظر میرسد که حتی سفارتخانههای خارجی در تهران که اعضای آنها به سبب غربی بودن به گلف گرایش فراوانی دارند، فعالیت بیشتری در این ورزش در قیاس با مسوولان این رشته در کشورمان دارند که البته امیدواریم این گمانهزنی آخر صحیح نباشد!
هر چه باشد این ورزشی است که به المپیک هم راه یافته و از نظر اقبال عمومی و مشارکت اسپانسرها یکی از 10 ورزش اول جهان محسوب میشود و وقتی چهار گرنداسلم آن (به ترتیب مسترز، اوپن بریتانیا، اوپن آمریکا و قهرمانی PGA) برگزار میشود، جهان ورزش از فرط هیجان و علاقه از حرکت باز میایستد و قهرمانان بزرگ آن مثل جک نیکولاس، جیمی هگان و آرنولد پالمر آمریکایی، فیل میکلسون و لیتره وینو از آفریقای جنوبی، سروریانو بایستروس از اسپانیا و نیک فالدو از بریتانیا به تاریخ ورزش پیوستهاند و اگر تایگر وودز آمریکایی و سیاهپوست هم در تضاد با روحیات این ورزش آنقدر حاشیه نداشت، به این جمع زبده میپیوست.